به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ «نمایش یک رؤیا» نوشته آگوست استریندبرگ با ترجمه جواد عاطفه و با طرح جلد حسام حاجیپور منتشر شد.
«نمایش یک رؤیا» مهمترین و متفاوتترین نمایشنامه استریندبرگ است. نمایشنامه درباره دختر ایندرا و سفرش به زمینی پر از غم و اندوه است. او با نامی زمینی، آگنس، به زمین میآید و در مواجهه با دیگر زمینیان درمییابد که همه در پی یافتن علت برآورده نشدن آرزوها، امیدها، رویاهای خود، و پاسخهای ناگفته درباره زندگیشان هستند و «در پی هر شادی غمی پنهان است».
این نمایشنامه در بین خوابوبیداری، رؤیا و واقعیت اتفاق میافتد و به قول استریندبرگ، «نویسنده در نمایش رؤیا گونهاش، مثل کار رؤیایی دیگرش «بهسوی دمشق» بهدنبال تقلید منطقی از رؤیا است، که در آن هر چیزی میتواند اتفاق بیفتد، هر چیزی ممکن است و قابلباور است. زمان و مکان وجود ندارد. در یک دورنمای محو از واقعیت، تخیل پیشبرنده و طراح الگوهای داستانی است؛ مخلوطی از خاطرات، تجربهها، خیال آزاد، پوچیها و بداهههای متفاوت و رنگارنگ. شخصیتها دو پاره میشوند، تکثیر میشوند، در هم ادغامشده، یکی میشوند، ناپدید و محو میشوند و ظاهر میشوند و...»
این نمایشنامه در سال 1901، پس از یأسها و حرمانهای زندگی مشترک استریندبرگ با همسران سابق و زندگی مشترک با هریت بوس نوشته شد. زمانی که آقای نویسنده در پس شکستهای مکرر در زندگی زناشویی درگیر پارانویای شدید، فکر میکرد که همسران سابقش جادوگرانی را استخدام کردهاند تا او را به قتل برسانند. در چنین شرایط روحی استریندبرگ به خلق شاهکار مسلم خود پرداخت. در ابتدا، این نمایشنامه آنچنانکه باید مورد استقبال قرار نگرفت و نخستین اجرای صحنهای آن در 17 آوریل سال 1907 در استکهلم به روی صحنه رفت. اما این نمایشنامه گامی مهم در جهت تثبیت و بنیانگذاری اکسپرسیونیسم و سورئالیسم برداشت. استریندبرگ تا پایان عمر از «نمایش یک رؤیا» به عنوان «شاهکار مسلم من» یاد میکرد.
این نمایشنامه بارها و بارها توسط بزرگان تئاتر جهان به روی صحنه رفته است. کارگردانان بزرگی چون ماکس راینهارت، اولاف مولاندر، آنتونین آرتو، اینگمار برگمان، رابرت ویلسون، مایک دمپسی، رابرت لِپِج، کاریل چرچیل این نمایش را به شکلها و فرمها و تأویلهای متفاوت به روی صحنه بردهاند. لارس فونتریه؛ کارگردان مطرح و صاحبنام دانمارکی، پس از ساخت فیلم داگویل اعتراف کرد که ایده اصلی فیلم داگویل را از این نمایشنامه گرفته و چارچوب اصلی داستان مبتنی بر همین نمایشنامه است.
استریندبرگ در انتخاب نام این نمایشنامه، دچار شک و وسواس شده بود و نام نمایشنامه چندینبار تغییر کرد تا نهایتاً به نام «نمایش یک رؤیا» ثبت شد. نامهای اولیه این نمایشنامه «زندانیها» و «کوچه و قصر در حال رشد» بود.
تاکنون نمایشنامههای «سونات اشباح»، «پدر»، «طلبکاران»، «پاریا»، «قویتر» و پلیکان از آگوست استریندبرگ با ترجمه جواد عاطفه توسط انتشارات افراز منتشر شده است. نمایشنامههای «دوشیزه جولی»، «مارگاک»، «بهسوی دمشق» «رقص مرگ»، «شاهراه بزرگ»، «یاغی»، «جنایت و جنایت»، «عید پاک» و... بهمرور با ترجمه همین مترجم منتشر خواهد شد.
این نمایشنامه، به نویسندگی آگوست استریندبرگ، با ترجمه جواد عاطفه توسط انتشارات افراز منتشر شده است.
نظر شما